نظریه دلبستگی اولین بار توسط روانشناسی به نام جان بالبی مطرح شد، این نظریه توضیح میدهد که اولین روابط زندگی ما چقدر میتوانند در تمام مسیر رشدمان اثرگذار باشند. بالبی بر این باور بود که رابطهی کودک با مراقب اصلیاش ــ معمولاً مادر یا کسی که بیشترین زمان را با او میگذراند ــ مثل یک پایهی محکم برای رشد هیجانی، شناختی و اجتماعی او عمل میکند. به بیان دیگر، کیفیت این رابطه میتواند تعیین کند که کودک بعدها چطور به دیگران اعتماد کند، چگونه با احساسات خودش کنار بیاید و حتی چه نوع رابطههای عاطفی در بزرگسالی شکل دهد.
اهمیت این نظریه در همینجاست: آنچه در سالهای اولیهی زندگی تجربه میکنیم، بعدها بر شکل روابط صمیمانه، نحوهی مدیریت تعارض، و حتی شیوهی کنار آمدن با استرس در بزرگسالی اثر میگذارد. به همین دلیل، نظریهی دلبستگی یکی از پایهایترین و پرکاربردترین نظریهها در روانشناسی است و به ما کمک میکند ریشهی بسیاری از رفتارها و احساسات در روابط انسانی را بهتر درک کنیم.
سبک دلبستگی فقط مربوط به دوران کودکی نیست، بلکه در بزرگسالی نیز به عنوان یک الگوی ارتباطی در روابطمان عمل میکند. برای بیشتر افراد، رابطهی جنسی بخش طبیعی و جدانشدنی یک رابطهی عاشقانه است؛ منبعی برای لذت، صمیمیت، آرامش و رهایی از استرس. اما همین رابطه میتواند پیچیده و گاهی گیجکننده باشد، بهویژه زمانی که دو نفر سبکهای دلبستگی متفاوتی دارند.
بنابراین در این مقاله میخواهیم به این سوال پاسخ دهیم که: آیا تفاوت در سبکهای دلبستگی شما و شریک عاطفیتان میتواند روی رابطهی عاطفی و جنسی شما تأثیر گذار است؟
افراد با سبکهای مختلف دلبستگی در روابط عاطفی و جنسی رفتارهای متفاوتی دارند:
افرادی با دلبستگی ایمن
احساسات و نیازهای خود را میشناسند، میتوانند آنها را تنظیم کنند، به آنها اعتبار بدهند و رویشان سرمایهگذاری کنند. از نظر جنسی، این افراد معمولاً عزتنفس بالایی دارند و نیازهای خود را از طریق گفتوگوی صادقانه و محترمانه بیان میکنند. آنها درک میکنند که همهی آدمها در جایگاه امن آنها نیستند، بنابراین با همدلی پیش میروند، اما در عین حال از مرزهای خود محافظت میکنند.

افراد با دلبستگی ناایمن دوسوگرا یا اضطرابی
معمولاً نیازهای خود را نادیده میگیرند و نیازهای دیگران را در اولویت قرار میدهند. در عوض انتظار دارند دیگران آنها را دوست داشته باشند و از آنها مراقبت کنند. اگر این انتظار برآورده نشود، عمیقاً ناراحت میشوند و اعتماد به نفس خود را از دست میدهند. این افراد گاهی از رابطهی جنسی برای جلب توجه و گرفتن تأیید استفاده میکنند و بیشتر تمرکزشان روی نیازهای شریکشان است تا خودشان.

افراد با دلبستگی ناایمن اجتنابی
معمولاً مستقل، خودکفا، خویشتندار و گاهی گوشهگیر هستند. آنها به دنبال حمایت عاطفی نمیگردند و علاقهی زیادی به رابطهی جنسی نشان نمیدهند. ریشهی این سبک معمولاً در کودکی است؛ زمانی که منابع دلبستگی غایب یا بیتوجه بودند، کودک یاد گرفته بود که تنها روی خود حساب کند و همین باعث میشود در بزرگسالی فاصلهی عاطفی داشته باشد.

افراد با دلبستگی ناایمن آشفته
ترکیبی از ویژگیهای اجتنابی و دوسوگرا دارند. معمولاً کودکانی که دچار غفلت یا آزار شدهاند در این گروه قرار میگیرند. آنها با والدینی بزرگ شدهاند که گاهی منبع امنیت بودند و گاهی منبع ترس؛ همین غیرقابل پیشبینی بودن باعث سردرگمی و آشفتگی در بزرگسالی میشود. این افراد معمولاً از صمیمیت میترسند و گاهی فکر میکنند لایق عشق و محبت نیستند. برای آنها رابطهی جنسی میتواند شبیه یک میدان مین باشد؛ گاهی مطیع، گاهی غیرقابل پیشبینی و حتی گاهی رفتارهای افراطی از خود نشان میدهند.
با این حال، سبک دلبستگی همهچیز نیست. تفاوت در سبکهای دلبستگی بین شما و شریکتان دلیل کافی برای پایان دادن به رابطه نیست. درست است که سبک دلبستگی میتواند روی تمایلات عاطفی و جنسی تأثیر داشته باشد، اما کل تجربهی رابطه را تعریف نمیکند. عوامل دیگری مانند ارزشها، باورها، فرهنگ و تجربههای زندگی نیز نقش مهمی در شکلگیری روابط دارند.
خبر خوب این است که سبکهای دلبستگی قابل تغییر هستند، اگرچه این تغییر یک شبه اتفاق نمیافتد و نیاز به زمان، تعهد و در اغلب اوقات جلسات طولانی تراپی دارد. تحقیقات نشان دادهاند که رویکرد «هیجانمدار» میتواند در این مسیر کمککننده باشد.
یک رابطهی سالم ویژگیهای مشخصی دارد: هر دو نفر انعطافپذیر هستند، احساس امنیت میکنند و از صمیمیت نمیترسند. آنها هیجانات و نیازهای خود را میشناسند و به آنها اعتبار میدهند، و در صورت نیاز برای حمایت به افراد قابل اعتماد مراجعه میکنند. رابطهی جنسیشان متعادل و مثبت است؛ نه خیلی کم و نه خیلی زیاد. آنها میتوانند خواستهها و مرزهای خود را به وضوح بیان کنند و حتی در مواجهه با مشکلات، با هم متحد شوند و آنها را حل کنند. در برابر چالشها انعطاف دارند و مسائل جنسی را تهدیدی برای رابطه نمیبینند.
افرادی که سبک دلبستگی ایمن دارند، باورهای بنیادی مثبتی دربارهی خود و دیگران دارند: «من دوستداشتنی هستم و شایستهی عشق هستم. آدمها به طور کلی قابل اعتماد هستند.»
اما حتی اگر سبک دلبستگی شما ناایمن باشد، میتوانید با آگاهی، تلاش و گاهی تراپی آن را تغییر دهید. این مسیر ساده نیست، اما ممکن است. وقتی تغییر اتفاق بیفتد، روابط عاطفی و جنسی شما میتوانند عمیقتر، سالمتر و رضایتبخشتر شوند.
منابع:
Kellie Scott, ‘ How attachment styles can shape your sex life’, ABC Every day
Quirke, M. G. (2025, August 22). How do attachment styles affect sexuality?
Delbi Gilmore, ‘What is your attachment style?’, The EFT clinic, 2018 Nov