معمولاً وقتی از «سلامت روان» صحبت میکنیم، بیشتر به نبود افسردگی، اضطراب یا استرسهای فردی فکر میکنیم، اما حقیقت این است که بخش مهمی از سلامت روان در کیفیت رابطههایی که با دیگران داریم شکل میگیرد. صمیمیت و داشتن جایی امن برای گفتوگو فقط یک ترجیح شخصی نیست؛ گاهی همین تجربهی «با دیگری بودن» است که مرز میان تابآوری و فروپاشی، یا حتی میان ادامه دادن و بریدن از زندگی را مشخص میکند.
در بسیاری از فرهنگها، از جمله فرهنگ ما، فشارهای اجتماعی سنگینی روی دوش مردان گذاشته میشود. فشارهایی که معمولاً در قالب هنجارهای جنسیتی بروز پیدا میکنند. جامعه مدام به مردان پیام میدهد که آسیبپذیر بودن عیب است. این پیامها در قالب جملات ساده و به ظاهر شوخیوار شنیده میشوند: «مرد که گریه نمیکنه»، «مرد باید محکم باشه»، یا حتی کنایههایی مثل «مردا هم پرنسس شدن». این پیامهای به ظاهر بیاهمیت، آرامآرام زخمی از شرم میسازند؛ شرمی که باعث میشود پسران دیروز و مردان امروز هرگز فرصت نکنند احساسات خودشان را بفهمند و بیان کنند و وقتی با غم، اضطراب یا تنهایی روبهرو میشوند، نمیدانند چطور باید آن را بیان کنند. نه به این دلیل که نمیخواهند، بلکه چون هیچوقت به آنها آموزش داده نشده که چگونه میتوان احساسات را به کلام درآورد.
طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت (WHO)، حدود ۴ درصد مردان بالغ در جهان دچار افسردگیاند، در حالی که این رقم در زنان نزدیک به ۶ درصد است. افسردگی در زنان ۵۰ درصد بیشتر از مردان گزارش میشود، اما نرخ خودکشی در مردان بیش از دو برابر زنان است. این تفاوتها نشان میدهد که مسئله فقط تجربهی افسردگی نیست، بلکه چگونگی شناسایی و مواجهه با آن نیز اهمیت دارد. مردان ممکن است افسرده باشند، اما افسردگیشان را پشت خشم، بیتفاوتی، کار بیشازحد یا فرسودگی جسمی پنهان کنند. همین موضوع باعث میشود هم خودشان و هم اطرافیانشان دیر متوجه جدیت وضعیت شوند. وقتی بحران شدت میگیرد، دیگر جایی برای تخلیه و ترمیم روانی باقی نمیماند. نبود رابطهای امن و پذیرا، آنها را در تنهایی فرو میبرد.
این سکانس از فیلم بی پولی را یادتان میآید؟ رفقای ایرج همه با هم دستبهیکی کرده بودند که برای او پول موشک و شیرخشک فرزندش را جور کنند.
وقتی میگوییم «جمع مردانه»، برای بسیاری از ما تصاویر کلیشهای زنده میشود: استادیوم فوتبال، شوخیهای جنسیتی یا جمعهایی که در آن رقابت و قضاوت حرف اول را میزند. جای تعجب ندارد که خیلی از زنان نسبت به این جمعها احساس ناامنی داشته باشند و نگران حضور شریکعاطفیشان در چنین فضاهایی باشند. اما اگر یک لایه عمیقتر نگاه کنیم، میبینیم داشتن جمعی امن و صمیمی برای مردان به همان اندازه حیاتی است که برای زنان. در یک رابطهی سالم، فرد میتواند شنیده شود، پذیرفته شود و بدون ترس یا شرم، درخواست کمک کند.
حالا مردی را تصور کنید که نه اهل رواندرمانی است و نه دوستی دارد که با او صحبت کند. اگر در محل کارش شکست بخورد یا در زندگی عاطفیاش بحران بزرگی تجربه کند و حتی نتواند موضوع را با نزدیکترین فرد زندگیاش در میان بگذارد، چطور قرار است از این بحران عبور کند؟ همین جاست که اهمیت روابط سالم و حمایتگر خودش را نشان میدهد. روابط صمیمانه فقط دلخوشی نیستند؛ بلکه به معنای واقعی کلمه میتوانند درمانگر باشند. کافی است محیطی ایجاد شود که فرد در آن احساس کند میتواند همانطور که هست حضور پیدا کند، حرفهایش شنیده شود و پذیرفته شود.
ماهها و روزهای مناسبتی مثل ماه می یا روز جهانی سلامت روان فقط بهانهاند. اصل ماجرا این است که هر روز باید از خودمان بپرسیم: رابطههای ما چقدر اجازهی آسیبپذیر بودن را به ما میدهند؟ چقدر در آنها میتوانیم بدون ترس از قضاوت، خودِ واقعیمان باشیم؟ سلامت روان فردی از دل همین پرسشها و پاسخها معنا پیدا میکند.
کلمات کلیدی: مردان، سلامتروان، خودکشی
منابع:
World Health Organization. (2025, August 29). Depressive disorder (depression).
Maki, Sh. (2025, September 4). Wave of depression. Hammihan Online.
Wikipedia contributors. (n.d.). Suicide in Iran. Wikipedia, The Free Encyclopedia.
Centers for Disease Control and Prevention. (2025, March 11). Suicide data and statistics. CDC.
World Health Organization. (2025, August 29). Depression.
World Health Organization. (2025, April 25). Suicide.
زنها افسردهتر هستند، اما مردها بیشتر خودکشی میکنند.